Not known Factual Statements About رجل الأعمال بهاء عبد الحسين
Not known Factual Statements About رجل الأعمال بهاء عبد الحسين
Blog Article
هناك عدد أقل من الهياكل الوسيطة، كما انخفض بشكل كبير عدد ثغرات الفساد التي يعاني منها المجتمع العراقي
Along with the attitude of an entrepreneur, Bahaa Abdul Hadi’s occupation highlight may be the establishment of Qi Card in 2007. This leap marked the inception of a redefining era in Iraq’s economic sector. Given that the national debit/bank card of Iraq, Qi Card swiftly turned synonymous with innovation and accessibility, reworking the lives of millions.
وأكدت المصادر أن اطلاق عبد الحسين المحكوم بالسجن جاء نتيجة تدخل جهات سياسية مارست ضغوطاً في سبيل اطلاقه بحجة عدم كفاية الأدلة ضده كما نقل عنها موقع "هاف بوست العراقي" في تقرير تابعاته "ايلاف".
العراق وفرنسا ينسقان لعقد مؤتمر بغداد الثاني للشراكة في الأردن
بهاءالله در کتاب عهدی، وصیتنامهٔ خود، که به خط خود او نوشته شده بود[۷۶] بهطور مشخص فرزند ارشدش عبدالبهاء را جانشین برای تببین آثار و ادارهٔ امور جامعهٔ بهائی تعیین کرد.[۱۲۷][۱۲۸][۱۲۹][۱۳۰][۱۳۱][۱۳۲] او میرزا محمد علی دومین پسر در قید حیاتش را از نظر رتبه پس از عبدالبهاء به عنوان نفر دوم معرفی کرد.
[۷۸][۷۹] میرزا آقاخان نوری برای کاهش احتمال انتقام دستور داده بود که قربانیان بین گروههای مختلف مانند نظامیان، نجیبزادگان و استادان و شاگردان دارالفنون تقسیم شوند تا مسئولیت کشتار بین همگان تقسیم شود. بعضی را شمعآجین کردند،[۸۰] بعضی را به دم توپ بستند، بعضی را قطعه قطعه کردند،[۸۰] و بعضی را قبل از اعدام چشم از حدقه درآورند،[۸۰] یا پوست از پا کندند و بعد از فرو بردن در قیر داغ مجبور به دویدن کردند.[۷۸] چندین هزار نفر در این قتلعام کشته شدند.[۷۸]
پس از آغاز درگیری بابیها با حکومت قاجار، بهاءالله و همراهانش (شامل صبح ازل) از نور به سمت قلعهٔ طبرسی در نزدیکی بابل، مازندران، شتافتند تا به بابیان محاصره شده در آنجا کمک کنند. اما در راه دستگیر و در آمل زندانی شدند.[۶] بهاءالله ظاهراً قصد داشت که از جایگاه اجتماعی خانواده خود برای مذاکره پایان جنگ قلعه طبرسی استفاده کند.[۲۱] نظریهٔ دیگر آناست که همانند دیگر بابیها در قلعه، بهاءالله جنگ را به مانند نبرد کربلا فرصتی برای شهادت میدید.[۲۲]:۵۰۴ در این زمان محمد شاه حکم قتل بهاءالله را صادر نمود ولی مرگ ناگهانی وی در ۱۳ آذر ۱۲۲۷ خورشیدی مطابق با چهارم دسامبر سال ۱۸۴۸ حکم را بیاثر کرد.
وأضافت المنظمة أن احترام القانون يتطلب تطبيقه بصورة عادلة ومحايدة لا أن يكون التطبيق انتقائياً يخدم مصلحة السلطة وأصحاب النفوذ الذين تقاسموها.
[۴۰][۵۲] پس از درگذشت بهاءالله در سال ۱۸۹۲ میلادی، میرزا محمد علی، برادر ناتنی عبدالبهاء، به همراه دیگر برادران خود برخلاف وصیتنامه بهاءالله مرجعیت عبدالبهاء را انکار کردند و در ابتدا به صورت پنهان و سپس آشکارا به مخالفت با او پرداختند.[۵۳] به اعتقاد بهائیان این اختلاف بهواسطه سرپیچی فرزندان مهد علیا از عهد و میثاق بهاءالله بود.[۳۲][۵۴][۵۵]
حسینعلی نوری به رسم معمول آن زمان ایران بهطور همزمان سه همسر داشت.[۴۳] او در ایران قاجاری اول با ۲ زن از خانوادههای سرشناس منطقهٔ نور مازندران ازدواج کرد.
بهاءالله نامههایی هم به رهبران ادیان من جمله پاپ پی نهم نوشت. او در نامه به پاپ پی نهم وی را به بررسی پیام و بهاء عبد الحسين رسالت خود دعوت کرد[۱۷۴] و به واگذاری حکومت عرفی (سلطه خود بر ایالات کلیسا)، ترکِ جزم اندیشی و تعصبات دینی، حذف تشریفات زائد، ترک انزوای قصر واتیکان، دیدار با روسای مذاهب غیر کاتولیک و دعوت سران ممالک به عدالت و نصرتِ رسالت خود فراخواند.
کتاب اقدس در میان تقریباً صد مجلّد از کتب بهاءالله، بنیانگذار آئین بهائی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. این کتاب و ضمائم آن به همراه تبیینات و توضیحات عبدالبهاء و شوقی افندی و قوانین وضع شده توسط بیت العدل اعظم مبنای احکام و قوانین مدنی، جزایی، اخلاقی و دینی آئین بهائی را تشکیل میدهند.[۲۹][۲۰۵] کتاب اقدس علاوه بر وضع احکام و قوانین بهائی و نصایح اخلاقی،[۲۹][۲۰۶] طبقه پیشوایان دینی را در آئین بهائی منسوخ مینماید و نظم اداری بهائی که در راس آن بیت العدل اعظم قرار دارد را تشریح و قوانین مدنی، کیفری، اخلاقی و دینی بهائی را که قرار است با تفسیرهای رسمی و یک نظام اداری همراه باشد مشخص مینماید.
بهاء عبد الحسين، رجل أعمال وفاعل خير - حقائق عن السيرة الذاتية - مداد الجليد
بهاءالله با عزلتگزینی در کردستان همان کاری را انجام داد که بسیاری از رهبران دینی قبل از او انجام داده بودند. او برای مدت طولانی عزلت گزید و سپس برای ایجاد نظم بازگشت. چنین انزوا و بازگشتی را میتوان بخشی از آئین گُذار دانست که منجر به نوآوری دینی میشود.[۹۶] به عقیده امانت بازگشت از کوههای کردستان به جلگههای دجله و فرات به میان بابیان چندان بی شباهت به تمثیلی نیست که نیچه در آغاز چنین گفت زردشت دربارهٔ پیامبرش یعنی آن زردشت افسانهای آورده است.